اول از همه هرچند با تاخیر اما ولادت حضرت علی اکبر رو بهتون تبریک میگم. اگه خودتون رو جوون میدونید هم این روز رو بهتون تبریک میگم. البته بگذریم که این روز رو باید به نام روز پسر نامگذاری میکردن اما خب یه جورایی میشه گفت هرروز، روز پسره! شایدم اینجوری که هر روزی پرچم پسرا بالا باشه، اون روز، روز پسره!!! (که ماشالا همیشه بالاست)
امروز همون روزیه که هم مشتاقانه انتظارشو میکشیدم و هم ازش متنفر بودم. از یه طرف آدم احساس راحتی و آزادی میکنه و از طرف دیگه کابوس دوری از کسایی که 200 روز، روزی 7-8 ساعت باهاشون بودی، یه لحظه م رهات نمیکنه. به خودم میگم اولاشه! بعد از یه مدت همه چیز یادت میره اما من واقعا امسال رو یادم نمیره. هر لحظه م که ازش میگذره دلم بیشتر واسه ش تنگ میشه. آدم وقتی یه نگاه به لحظه های بیاد ماندنی میندازه، باورش نمیشه تقریبا هر دو روز یه اتفاق خاص توی کلاسمون افتاد که تا مدت ها میتونه تو ذهنمون باشه و شاید وقتی که بزرگ تر شدیم، یه خاطره گوشه ی ذهنمون.
امسال انقدر اتفاق داشت، چه خوب و چه بد، که فکر میکنم هیچ وقت تو عمرم تکرار نمیشه... از همون لحظه اول که لیست بچه های کلاس اومد. نمیدونم ولی هرچی بود در حالی که خود بچه هایی که سال قبلش تو کلاس اول الف بودن هم فکرشو نمیکردن، چندتا دوست خوب از هم جدا نشدن و حتی وقتی زمانی هم جا موند، بازم خدا خواست و برگشت به کلاس. اگه یکی به من بگه اگه تو بچه های کلاس رو انتخاب میکردی، دوست داشتی چه کسی تو کلاس نباشه و چه کسی بجاش باشه، واقعا میگم تو یه همچین کلاسی همه خوب بودن. فکر میکنم شما هم یه همچین حسی داشته باشید. خودتون این سوال رو از خودتون بپرسید. بعد قدر کلاس رو میفهمید.
یه چیزی که بین بچه ها خیلی مهم بود، همدلی شون بود. بین همه رقابت بود ولی هیچوقت کسی از پیروزی کسی ناراحت نمیشد یا با شکست کسی دلش شاد. هرچند شاید صورتش چیز دیگه ای رو میگفت اما مطمئنم هیچ کس ته دلش اینجوری نبود. کلاسمون رو از هر طرف نگاه کنی مطلوب و حتی شاید فوق العاده بود. از لحاظ علمی، ورزشی، انضباطی، دوستی بین بچه ها، ارتباط با معلما و کادر مدرسه و از هر طرف دیگه. شاید با خودتون بگید همه رو قبول داریم غیر از دومی! اما باور کنید کلاس از لحاظ ورزشی خیلی خوب بود و اگه 10 - 12 ثانیه از سال رو حذف میکردیم، یه سری اتفاقات نمی افتاد و خیلی بهتر میتونستیم عمل کنیم...
در هرصورت هرچی بگم کم گفتم! فقط میدونم که شاید بعضیاتون این سوال براتون پیش اومده باشه که تکلیف وبلاگ چی میشه. راستش من این موضوع رو توی ادامه مطلب توضیح دادم تا هم مطلب طولانی نشه و هم بفهمم که چند نفر این مطلب رو خوندن!