جستجو در اینترنت برای سفر در زمان (حتما بخونید!)
ظاهرا فعلا ما وسیلهای برای سفر در زمان نداریم، شدت اشتیاق ما هم تا به آن حد است که چشمان خود را بر روی برخی از واقعیات علمی میبندیم و همیشه دوست داریم تصور کنیم که روز خواهد رسید که به سبک فیلمها و سریالهای تخیلی، ساختن ماشین زمان ممکن خواهد شد.
اما اگر واقعا ساختن ماشین زمان ممکن شود، آیا امکان ندارد که کسانی که از آینده به زمان میآیند، ردی از خود به جا بگذارند؟! درست به همین خاطر بود که دو محقق آمریکایی به ذهنشان رسید که در اینترنت دنبال شواهدی به نفع مسافرت آیندگان به زمان ما بگردند!
این دو محقق رابرت نمیروف و ترزا ویلسون از دانشگاه فناوری میشیگان هستند، آنها با خودشان فکر کردند که این مسافران زمان شاید در قالب یک پست وبلاگی، توییت یا یک جستجو اینترنتی، ردی از خود به جا بگذارند!
در جستجوی این رد، آنها سه جستجوی اینترنتی ترتیب دادند:
۱- در گوگل و توییتر، دنبال هشتگهایی مربوط به دنبالهدار ISON و پاپ فرانسیس گشتند، تا ببینند آیا کسی بوده که در ۷ سال پیش، قبل از ظهور این دنبالهدار یا انتخاب شدن پاپ جدید، توییتی با این مضمون کرده باشد. هرگونه نوشتاری قبل از این تاریخ در مورد پاپ یا این دنبالهدار به این معنی است که آن شخص از آینده خبر داشته است و به عبارت دیگر مسافر زمانی بوده است که ناخواسته، چیزی را لو داده است!
۲- در اقدام دوم آنها در «لاگ»های جستجوهای انجامشده در وبسایت ناسا، دنبال کسی کشتند که قبل از سال ۲۰۱۳، جستجویی برای ISON انجام داده باشد.
۳- سومین اقدام هم، یک درخواست مستقیم در اینترنت از مسافران زمان برای لو دادن اینترنتی خود بود!
متأسفانه در هر ۳ مورد، تیر این محققان به سنگ خورده است، ولی ایده کلی آنها، جالب بوده است، دستکن شاید برای یک فیلم یا رمان علمی -تخیلی!
اما، این ایده این سؤالها و تخیلات را در ذهن برمیانگیزد:
الف- هر کسی که چند داستان علمی – تخیلی خوانده باشد، با خطرات ایجاد تغییرات هر چند جزئی در گذشته، مطلع است. هر تغییر جزئی در گذشته، ممکن است به معنی تغییر کامل در آینده هم باشد. اثر پروانهای را که از یاد نبردهاید؟ یا پارادوکس قتل پدربزرگ را؟
بنابراین حتی اگر سفر آیندگان به زمان ما ممکن یا مجاز بود، حتما به آنها در مورد به جا گذاشتن هرگونه نشانی، تذکر کامل داده شده است.
ب- بگذارید تخیلمان را به کار بگیریم و ببینیم یک مسافر زمان در اینترنت باستانی باید دنبال چه چیزی باشد؟
بیشک کسب اطلاعات در مورد تفکرات مردم و وقایع و پیدا کردن عکسها، بر این اساس تاریخنگاران آینده بایستی مشتاقترین آدمها برای جستجو در اینترنت باستانی باشند. آنها به جای اینکه خطر لو رفتن را در کتابخانه عمومی با محیط بیرون به جان بخرند، میآیند و در خانهای امن مینشینند و شب و روز وبلاگ میخوانند و توییتر را زیر و رو میکنند و ویدئوهای یوتیوب را مرور میکنند.
تحقیق پیشنهادشده توسط این دو پژوهشگر جالب است، اما به نظرم خیلی محدود است و آنها مثلا میبایست از گوگل خواهش میکردند که الگوریتمی برای جستجوهای نابجا در موتور جستجوی خود قرار بدهد، با نی ترتیب که به صورت خودکار، ۱۰۰ حادثه یکتا در هر بازه زمانی شناسایی شوند و بعد به صورت گذشتهنگر در لاگهای جستجو، دنبال جستجوهایی برای این حوادث یکتا بگردند.
ج- حالا تصور کنید که این دو دانشمند موفق میشدند یا اصلا در یک تحقیق جامعتر مشخص میشد که در سال ۲۰۱۱، یک کاربر مشکوک چند ده جستجوی مشکوک انجام داده است و در آنها دنبال وقایعی میگشته که عملا تازه در سال ۲۰۱۳ به وقوع پیوستهاند. سر و صدای قضیه بلند میشد و در وبلاگها و شبکههای اجتماعی همه می نوشتند که مچ مسافر زمان را گرفتهاند.
در این صورت آیا فکر نمیکنید که آیندگان با یک مسافرت زمانی، ترتیبی میدادند که کار ناشیانه مسافر زمان انجام نشود؟
د- در سناریویی دیگر، گوگل از ایده این دو دانشمند الهام میگیرد و متوجه مسافر زمان میشود، اما در لاگهای جستجوهای او، متوجه جستجوهای عجیب دیگری هم میشوند، جستجوهایی که بسیار مشکوک هستند حوادث سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰ باشند و بر اساس آنها جنگ یا بحرانی جدی برای بشریت در چند سال آینده لو برود!
ه- در سناریوی دیگر، به باستانشناس از سوی مقامات مسئول آینده تنها یک فرصت مطالعاتی در گذشته داده میشود، او هم با کلی امید و آرزو یک زمان/مکان را انتخاب میکند و از قضا ایران را انتخاب میکند، بعد میخواهد سریع در عرض یکی دو روز همه جستجوهای خود را انجام بدهد، با کلی امید و آرزو یک اکانت اینترنت «پرسرعت» میخرد، پشت یک کامپیوتر مینشیند و اقدام به جستجو میکند، اما در هر قدم با دهها مانع و یک صفحه تکراری مواجه میشود، فرصت تحقیقاتیاش میسوزد و در حالی که کسر کوچکی از کارهای خود را هم انجام نداده، دست از پا درازتر به آینده بازمیگردد!
و- در سناریویی دیگر، این پست ، با استقبال خوب خوانندگان مواجه میشود، طوری که کسی پیدا میشود و آن را به زبان انگلیسی ترجمه میکند، چند شرکت بزرگ مثل گوگل و توییتر، از ایده این پست استقبال میکنند و با جاسازی الگوریتمی در جستجوگرهای خود، یک یا چند مسافر زمان و دستکم لاگهای جستجوهای آنها پیدا میشوند. لو رفتن این امر، باعث ترکیدن یک بمب خبری و یک بحران درز اطلاعات در دنیا میشود، آیندگان متوجه میشوند و این وبلاگ یا نویسنده آن را که مسبب چنین رسوایی بوده است، از عرصه اینترنت یا گیتی پاک میکنند!
سناریوهای دیگر را شما حدس بزنید!